English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2403 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gate U فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gates U فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
goldie lock U فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
aircraft turn around U اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
heads up U در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
inflight reliability U تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
liner U باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
liners U باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
fewer U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewest U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
few U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
sortie U پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sorties U پرواز یک هواپیما یایک پرواز
time of flight U زمان پرواز هواپیما
aero U مربوط به پرواز یا هواپیما
departure air field U فرودگاه پرواز هواپیما
rudder bar U فرمان هواپیما
launch time U زمان پرواز هوایی هواپیما
What time does the plane take off? U چه وقت هواپیما پرواز می کند؟
take off U برداشتن پرواز کردن هواپیما
post flight U بعد از خاتمه پرواز هواپیما
cruising altitude U ارتفاع ثابت پرواز هواپیما
flyover U پرواز یک یا چند هواپیما درارتفاع کم
flyovers U پرواز یک یا چند هواپیما درارتفاع کم
cockpits U اطاق فرمان در هواپیما
cockpit U اطاق فرمان در هواپیما
search mission U ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
track mode U روش تعقیب زمینی هواپیما به طورخودکار
approaches U پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
flight manifest U بارنامه پرواز یا لیست مسافرین هواپیما
approached U پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
approach U پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
service ceiling U سقف پرواز معمولی یا جنگی هواپیما
instrument flight U پرواز با کمک دستگاههای کنترل هواپیما
mission ready U اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
strafing U به مسلسل بستن هدفهای زمینی به وسیله هواپیما
air start U استارت زدن موتور در حال پرواز هواپیما
to board a flight U سوار هواپیما شدن [برای پرواز به مقصدی]
aircraft alternation U اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
aircraft arresting reset unit U وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
prudent limit of endurance U حداکثر زمان پرواز مطمئن هواپیما از نظر سوخت
flight test U ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
bayonetting U سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
terrain avoidance U اجتناب خودکار هواپیما از برخورد باموانع زمینی هنگام فرود
bayonetted U سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonet U سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonets U سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
holding pattern U کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
center of gravity limits U محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
airborne alert U اماده باش به طریق هوابرد وسایل اعلام خطر نصب شده روی هواپیما
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
absolute ceiling حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
vectored attacks U تک غیر مستقیم هواپیما به هدف با استفاده از هدایت یک یکان زمینی مستقر دراطراف هدف
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
terrain clearance U حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
glide path U مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
ground readiness U اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
flight engineer U مهندس مکانیک هواپیما مهندس پرواز
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
prescription U صدور فرمان
prescriptions U صدور فرمان
ramps U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
armed peace U حالتی که دولتهابدون درگیری نظامی خود رابرای جنگ احتمالی اماده می کنند
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
combat available U اماده به پرواز
mission ready U اماده پرواز
on the line U هواپیمای اماده پرواز
sorties U هواپیمای اماده به پرواز
sortie U هواپیمای اماده به پرواز
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
ground alert U اماده باش زمینی هواپیماها
at or within call U اماده فرمان
at call U اماده فرمان
mission ready U هواپیمای اماده برای پرواز
air transportable sonar U سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
steering yoke U فرمان اتومبیل به شکل بال پرواز
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
coupled mode U روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
scrambling U فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambles U فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambled U فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scramble U فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
tent striking U فرمان اماده حرکت شدن یکانها
warning order U دستور اماده باش اعلام اماده باش
noticing U قابل توجه دستور اماده باش
notices U قابل توجه دستور اماده باش
notice U قابل توجه دستور اماده باش
noticed U قابل توجه دستور اماده باش
airplane U هواپیما
planes U هواپیما
air plane U هواپیما
airplanes U هواپیما
planing U هواپیما
escadrille U 6 هواپیما
airplain U هواپیما
tailplane U دم هواپیما
anti-aircraft U ضد هواپیما
air craft U هواپیما
one aircraft was shot down U یک هواپیما
planed U هواپیما
aeroplanes U هواپیما
flight U هواپیما
aeroplane U هواپیما
aircraft U هواپیما
plane U هواپیما
flying machine U هواپیما
rig the ship U فرمان ناو را برای بازدیداماده کنید اماده کردن ناوبرای بازدید
fuselages U دماغه هواپیما
path of flight U مسیر هواپیما
hijackings U هواپیما ربائی
bail out U پریدن از هواپیما
aviation fuel U سوخت هواپیما
aircraft gun laying U رادار هواپیما
landings U نشستن هواپیما
flapped U باله هواپیما
axial of an aircraft U محور هواپیما
axes of an airplane U محورهای هواپیما
aviation gasoline U بنزین هواپیما
avgas U بنزین هواپیما
fuselages U بدنه هواپیما
fuselage U دماغه هواپیما
aerodromes U فرودگاه هواپیما
aerodrome U فرودگاه هواپیما
airmen U خدمه هواپیما
airman U خدمه هواپیما
flight manifest U بارنامه هواپیما
screws U ملخ هواپیما
ground crew U کارکنان هواپیما
screw U ملخ هواپیما
flap U باله هواپیما
flaps U باله هواپیما
hangars U اشیانه هواپیما
crew member U خدمه هواپیما
fuselage U بدنه هواپیما
agl U رادار هواپیما
aeromechanic U مکانیک هواپیما
aerocommander U نوعی هواپیما
roll out U سر خوردن هواپیما
air hostess U مهماندار هواپیما
hijacking U هواپیما ربائی
hijackers U هواپیما ربا
hijacker U هواپیما ربا
avigation U فن هدایت هواپیما
hangar U اشیانه هواپیما
airframe U شاسی هواپیما
aircraft repair U تعمیر هواپیما
albatrose U یک نوع هواپیما
altitude U ارتفاع هواپیما
altitudes U ارتفاع هواپیما
aircraft records U اسناد هواپیما
port U فرودگاه هواپیما
aircraft log book U بایگانیها هواپیما
propeller U ملخ هواپیما
aircraft inspection U بازرسی هواپیما
captain U فرمانده هواپیما
aircraft specification U خصوصیات هواپیما
aircraft structure U ساختمان هواپیما
captains U فرمانده هواپیما
captaining U فرمانده هواپیما
airscrew U ملخ هواپیما
airframe U اسکلت هواپیما
airframe U بدنهء هواپیما
Recent search history Forum search
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
1معنی لغوی کیسینگ در رشته مهندسی آب چیست؟
1در مورد فعلهای مجهول
2تعریف فونتیک چیست؟
2تعریف فونتیک چیست؟
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com